کد مطلب:331028 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:321

هدف نهضت
هدف نهضت

این نهضت چه هدفی را تعقیب می كند و چه می خواهد؟ آیا دموكراسی می خواهد؟

آیا می خواهد دست استعمار را از این كشور كوتاه كند؟ آیا برای دفاع از آنچه امروز حقوق بشر نامیده می شود بپاخاسته است؟ تبعیضها، نابرابریها را می خواهد معدوم كند؟ ریشه ظلم را می خواهد بكند؟ ماتریالیسم را می خواهد نابود سازد؟ آیا ...

پاسخ این پرسشها را از آنچه در باره ماهیت نهضت و ریشه های آن بیان كردیم و هم از بیانیه ها و اعلامیه های رهبران نهضت می توان به دست آورد. آنچه اینجا به اجمال در پاسخ به این پرسشها می توان گفت این است كه: آری و نه.

آری، یعنی همه آن هدفها جزء اهداف نهضت است. و نه، یعنی محدود به هیچ یك از آنها نیست. یك نهضت اسلامی نمی تواند از نظر هدف محدود باشد، زیرا اسلام در ذات خود یك «كلّ تجزیه ناپذیر» است و با به دست آوردن هیچ یك از آن هدفها پایان نمی پذیرد.

البته این به معنی این نیست كه نهضت از نظر تاكتیك، برخی هدفها را بر برخی دیگر مقدم نمی دارد و مراحل وصول به هدف را در نظر نمی گیرد. مگر خود اسلام از نظر تاكتیك تدریجاًپیاده نشد؟ امروز نهضت مرحله نفی و انكار و در هم كوبیدن استبداد و استعمار را می پیماید. فردا كه از این مرحله عبور كرد و به سازندگی و اثبات رسید، هدفهای دیگرش را دنبال خواهد كرد.

مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 24، ص: 72

جمله هایی كه در ابتدای گفتار، از نهج البلاغه از بیان مولای متقیان در باره هدفهای اصلاحی اش نقل كردم، و هم نقل كردم كه فرزند بزرگوارش حسین علیه السلام نیز عین آن جمله ها را در بیان نهضتی كه قصد آن را داشت، در عهد معاویه در جمع كبار صحابه و شخصیتهای برجسته اسلامی در موسم و موقف حج آورده است، به طور اجمال بیانگر اهداف كلی همه نهضتهای اسلامی است، و البته در هر دوره ای هر نهضتی یك سلسله هدفهای فرعی و جزئی خاص خود نیز دارد. هدفهای كلی در چهار جمله بیان شده است:

نَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِكَ: نشانه های محو شده راه خدا را- كه جز همان اصول واقعی اسلام نیست- بازگردانیم؛ یعنی بازگشت به اسلام نخستین و اسلام راستین، بدعتها را از میان بردن و سنتهای اصیل را جایگزین كردن؛ یعنی اصلاحی در فكرها و اندیشه ها و تحولی در روحها و ضمیرها و قضاوتها در زمینه خود اسلام.

نُظْهِرَ الْاصْلاحَ فی بِلادِكَ: اصلاح اساسی و آشكار و چشمگیر كه نظر هر بیننده را جلب نماید و علائم بهبودی وضع زندگی مردم كاملًا هویدا باشد، در شهرها و مجامع به عمل آوریم؛ یعنی تحولی بنیادین در اوضاع زندگی خلق خدا.

یَأْمَنَ الْمَظْلومونَ مِنْ عِبادِكَ: بندگان مظلوم خدا از شر ظالمان امان یابند و دست تطاول ستمكاران از سر ستمدیدگان كوتاه شود؛ یعنی اصلاحی در روابط اجتماعی انسانها.

تُقامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدودِكَ: مقررات تعطیل شده خدا و قانونهای نقض شده اسلام بار دیگر بپا داشته شود و حاكم بر زندگی اجتماعی مردم گردد؛ یعنی تحولی ثمربخش و اسلامی در نظامات مدنی و اجتماعی جامعه.

هر مصلحی كه موفق شود این چهار اصل را عملی سازد: افكار و اندیشه ها را متوجه اسلام راستین سازد و بدعتها و خرافه ها را از مغزها بیرون براند، به زندگی عمومی از نظر تغذیه و مسكن و بهداشت و آموزش و پرورش سامان بخشد، روابط انسانی انسانها را بر اساس برابری و برادری و احساس اخوّت و همسانی برقرار سازد، و ساخت جامعه را از نظر نظامات و مقررات حاكم طبق الگوی خدایی اسلامی قرار دهد، به حداكثر موفقیت نائل آمده است.